- نویسنده : مرتضی اصغرزاده
- ۱۶ آذر ۱۴۰۴
- کد خبر 14362
- 7 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی “بابلسرخبر” به نقل از فارس؛ در آستانه روز دانشجو، زمانی که دانشگاهها در تبوتاب برگزاری مراسم، مناظرهها و حضور چهرههای سیاسی قرار گرفتهاند، بازخوانی برخی توصیههای بنیادین برای فضای دانشجویی ضرورتی دوچندان پیدا میکند؛ توصیههایی که کمتر از یک سال پیش در دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب مطرح شد.باید تاکید گفت که این بازخوانی یادآوری یک «زیربنای تحلیلی» است که بدون آن، کنشگری دانشجویی در معرض لغزش در هیجان، روایتسازیهای بیرونی و بیمسیر شدن فکری قرار خواهد گرفت.بیانات رهبری در دیدار سال گذشته از نقطهای آغاز شد که امروز نیز ریشه بسیاری از مشکلات جنبش دانشجویی است: «غفلت از داخل دانشگاه». ایشان بدون تعارف یادآور شدند که توصیه سال قبلشان، پرداختن تشکلها به محیط دانشگاه، آنگونه که باید، محقق نشده است. این تذکر، هشداری نسبت به فاصله گرفتن تشکلها از میدان طبیعی اثرگذاریشان. دانشگاه میدان شکلگیری ذهن، هویت و جهتگیری جوانی است که هنوز گرفتار پیشفرضهای سنگین نشده و «آماده شنیدن و پذیرش» است؛ مخاطبی که نه عناد دارد و نه گریز، بلکه فقط نیازمند تبیین درست است. از همین روست که رهبری تأکید کردند: اگر تشکلها «زبان مناسب تبیین» را بیابند و مطالعه و آمادگی لازم را داشته باشند، میتوانند دانشگاه را تحت تأثیر تفکر صحیح قرار دهند. این سخن، فراتر از توصیه، تعریف یک مأموریت است و آن اینکه بازگرداندن تشکلها به مرکز ثقل اثرگذاریشان؛ یعنی دانشگاه.
این بازگشت، بدون احیای اندیشهورزی در محیط دانشجویی ممکن نیست. رهبر انقلاب در توصیهای دیگر خواستار «جلسات هماندیشی جدی» شدند؛ جلساتی که در آن مسائل اصلی و درجه یک کشور محور بحث قرار گیرد، نه موضوعات سطحی و فرعی که ذهن دانشجویان را از اولویتها دور میکند. هشدار ایشان نسبت به سردرگمی ناشی از تحلیلهای روزنامهها و فضای مجازی، هشداری است به شرایط امروز؛ جایی که انبوه تحلیلهای موازی میتواند دانشجو را به مخاطبی بیپایه تبدیل کند و قدرت تحلیل مستقل را از او بگیرد. دعوت ایشان به «گرفتن فهم و تحلیل به دست خود» یعنی استقلال فکری؛ یعنی اینکه دانشجو باید در برابر تلاطم روایتها، دستگاه سنجش داشته باشد.در بخش دیگری از بیانات، رهبر انقلاب به آسیب مهمی اشاره کردند که اتفاقاً امروز نیز در برخی نقدهای دانشجویی دیده میشود؛ نقدهای متکی بر بیاطلاعی. نمونهای که ایشان درباره زمان اجرای «وعده صادق ۲» مطرح کردند، صرفاً نقد یک مصداق نبود، بلکه اشاره به یک قاعده تحلیلی بود؛ اینکه بسیاری از انتقادات نسبت به تصمیمات امنیتی، سیاسی و راهبردی، بدون دسترسی به لایههای پیچیده اطلاعاتی و میدانی مطرح میشود و بنابراین، داوری در این موضوعات باید با «احتمال دادن به محاسبه درست» همراه باشد. ایشان صریحاً گفتند که متصدیان این حوزهها کمتر از دانشجویان دلبسته انقلاب نیستند و نمیتوان آنها را به سادگی متهم کرد. این توصیه، دعوت به یک بلوغ تحلیلی است؛ بلوغی که در آن، دانشجو پیش از نسبت دادن خطا، احتمال عقلانیت پشت صحنه را میسنجد.
یک لایه از این بخش بیانات ایشان، ترسیم «چارچوب نقد» بود. اینکه نقد با تهمت تفاوت دارد؛ اینکه طرح سؤال لازم است اما باید فرصت پاسخ نیز فراهم شود؛ اینکه گاهی شرایط اجازه پاسخ نمیدهد و حتی طرح ابهام نیز در چنین مواردی مصلحت نیست؛ و اینکه مهمتر از همه، نقد نباید به «بنبستنمایی» بینجامد. این بخش از سخنان، عصاره یک نگاه راهبردی به نقش جنبش دانشجویی در امید اجتماعی است. دانشگاه اگر به سمت نقدهای سیاهنما، اغراقآمیز و فاقد افقگشایی برود، ناخواسته در مسیر دشمن حرکت میکند؛ چرا که بنبستنمایی، نه نقد است و نه احقاق حق، بلکه تزریق بیراهحلی به متن جامعه است. رهبر انقلاب به صراحت هشدار دادند که نباید با بیان اشکالات به گونهای سخن گفت که مردم احساس کنند راهی وجود ندارد؛ این روند، مردم را ناامید و بدبین میکند و وظیفه دانشجو، که حامل امید و حرکت است، هرگز چنین چیزی نیست.این خطوط کلی، امروز برای فضای دانشگاهها اهمیت مضاعف دارد. در روزهایی که مناظرهها، تجمعات، سخنرانیها و حضور چهرههای سیاسی در دانشگاهها رو به افزایش است، خطر غلبه هیجان بر تحلیل بیش از گذشته احساس میشود. تشکلها اگر به این فندانسیون تحلیلی بیانات رهبری تکیه نکنند، ممکن است بهجای تولید امکان، تولید التهاب کنند؛ بهجای هدایت فکری، دنبالهرو روایتها شوند؛ و بهجای امیدسازی، حامل حس بنبست باشند.
انتهای خبر/
https://www.babolsarkhabar.ir/?p=14362

